رفتی زه دیده و داغت به دل ماست هنوز هر طرف مینگرم روی تو پیداست هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو نام نیکت همه جا ورد زبان هاست هنوز
پنجم اردیبهشت 1402 شمسی برابر با چهارم شوال 1444 قمری حول و حوش ساعت 22 با اتمام قرائت دعای مشلول با ورود برادرانم متوجه خبری غم انگیز و تالم بار شدم و آسمان حیاتم تیره و تار گردید. دنیای بدون مادر دنیای مبهم و بی مهری برایم آغاز شد و حال که چهل روز است از آن واقعه تلخ گذشته و مادر عزیزم با ما خداحافظی کرده و همنشین خوبان و اولیاء شده است درد فراق و غمش هر روز تازه تر می شود و دیگر خبری از نگاه و کلام پرمهرش نیست ...