پیش به سوی تمدن اسلامی

یا رب اغفر لامی و ارحمها و صل علیها بحق نبی الرحمه محمد صلی الله علیه و بنته الجلیله و آله الطیبین

۳ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

حبط اعمال کافران

وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَآءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ ۚ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

و آنان که آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند، اعمالشان تباه و بی‌اثر شد. آیا جز به آنچه همواره [بر طبق کفر و انحرافشان‌] انجام می‌دادند، کیفر داده می‌شوند؟! (اعراف-۱۴۷)



آنچه سبب بقای اعمال ما و ذخیره آن می شود ایمان و اعتقاد ما به معاد است شاید بتوان اعمال حبط شده منکران معاد را به عمل کسی تشبیه نمود که در word مطلب علمی متقنی را با قلمی روان و خطی زیبا نگاشته باشد ولی چون اعتقاد به آینده و فردایی ندارد دکمه ذخیره (save) را نزده باشد با خاموش شدن رایانه هم چیز پاک می‌شود و دیگر اثری از آن مطالب وجود نخواهد داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید صادق طباطبائی نژاد

حلیت ربای بین زن و شوهر

صاحب جواهر در مبحث عدم ربا بین زن و شوهر می‌نویسد این که گفته‌ می‌شود بین زوج و زوجه ربا نیست به خاطر این است که بین زوج و زوجه در امور مالی نوعی تسلّط هست؛ هم زوج بر مال زوجه تسلّط دارد و هم زوجه بر مال زوج تسلط این نکته عقلایی منشأ شده است که بین این‌ها ربا حلال باشد. بعد صاحب جواهر نکاتی را ضمیمه می‌کند که بهتر است به عنوان وجه انصراف ذکر شود. ظاهر کلام صاحب جواهر این است که ذاتاً انصراف دارد. نکات دیگری را نیز به عنوان دلیل مستقل ذکر می‌کند. بهتر است این ادله به عنوان دلیل واحد ذکر شود. ایشان می‌فرماید: على أن الدائمة هی التی ثبت لها التفویض فی مال الرجل فی الجملة، کأخذ المأدوم و نحوه، کما أنها هی التی یتسلط الزوج على مالها بحیث لا یجوز لها العتق إلا بإذنه، على ما فی بعض النصوص.

ایشان می‌خواهد بفرماید این که گفته‌اند بین زوج و زوجه ربا نیست به خاطر این است که بین زوج و زوجه در امور مالی نوعی تسلّط هست؛ هم زوج بر مال زوجه تسلّط دارد و هم زوجه بر مال زوج تسلّط دارد. این نکته عقلایی منشأ شده است که بین این‌ها ربا حلال باشد. هما المتحدان فی المال عرفاً. (نجفی، ج۲۳/۳۸۱)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید صادق طباطبائی نژاد

اسناد کافی

مرحوم کلینی در مقدمه کافی شهادت به صحت روایات کتابش داده است. معنای صحت روایات این نیست که حجیت تک تک روایات به خاطر سلسله اسنادش است. ممکن است به خاطر این که بعضی از روایاتش صحیح بوده است، روایت‌های دیگر را برای تأیید آورده باشد. بنابراین در جایی که مضمون یک روایت در باب متکرر است، فی الجمله استفاده می‌کنیم که بعضی از این روایت‌ها از حیث سندی صحیح هستند نه همه روایت‌ها. گاهی که ایشان روایتی را که دال بر استحباب است آورده است ممکن است به خاطر اخبار من بلغ باشد. گاهی ممکن است به خاطر این باشد که مطابق عمومات و اطلاقات اولیه است یا مطابق قاعده و عقل نظری و عقلی عملی است. در این جور موارد نمی‌توانیم از شهادت در مقدمه کتاب استفاده کنیم که ایشان سند را می‌خواهد تصحیح کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید صادق طباطبائی نژاد